]جملهی «ابوالقربه» به معنی پدر قربه است، قربه به معنی مشک آب است. حضرت عباس علیهالسلام نظر به اینکه سرپرست مشکهای آب بود تا آب را نگهداری کرده و به موقع به تشنگان برساند، او را با این لقب خواندند.
حضرت عباس علیهالسلام از مدینه تا کربلا سرپرست و عهدهدار آب رسانی به تشنگان بود، در روز هفتم محرم به بعد در کربلا، هر لحظه آماده بود تا جان عزیزش را سپر بلا کند و آب را به قیمت ریخته شدن خونش برای تشنگان فراهم آورد، دستهایش قطع شد. مشک را به دندان گرفت و همچنان رکاب میزد تا بلکه آب را به لب تشنگان برساند، ولی خود به یاد لب تشنهی امام حسین علیهالسلام آب ننوشید و با لب تشنه به شهادت رسید. (نفس المهموم، ص 178(.]
از لقبهای معروف حضرت عباس علیهالسلام سقا بودن او است. توضیح اینکه: منصب سقایت و آب رسانی به تشنگان یکی از ارجمندترین و زیباترین برنامهی اسلامی و انسانی است، تاریخچهی سقایی و آب رسانی در اسلام با سقایت حاجیان در مکه در مراسم حج ارتباط پیدا میکند. عبدالمطلب جد اول پیامبر صلی الله علیه و آله چاه زمزم در کنار کعبه را که سالها کهنه و متروک و فراموش شده بود، حفر و نوسازی کرد و آن را مرکز سقایت و آب رسانی به حاجیان قرار داد.
قبل از او پدرش هاشم و عمویش مطلب و پدر آنها عبد مناف عهدهدار منصب سقایت و آب رسانی بودند و قبل از آنها «قصی» جد چهارم پیامبر صلی الله علیه و آله سرپرست سقایت و آب رسانی به حاجیان بود.
پس از عبدالمطلب مقام سقایت به پسرش ابوطالب رسید و ابوطالب آن را به برادرش عباس واگذار کرد. (1).
امام باقر علیهالسلام فرمود:
من سقا ظمانا ماء سقاه الله من الرحیق المختوم؛
کسی که تشنهای را سیراب کند، خداوند از شراب طهور و زلال دربسته شده (پلمب شده) مخصوص بهشتی او را سیراب خواهد کرد. (2).
امام صادق علیهالسلام فرمود:
من سقی الماء فی موضع یوجد فیه الماء، کان کمن اعتق رقبة و من سقی الماء فی موضع لا یوجد فیه الماء، کان کمن احیا نفسا و من احیا نفسا فکانما احیا الناس جمیعا؛
کسی که در محلی که در آن آب وجود دارد، به تشنهای آب برساند، همانند کسی است که بردهای را آزاد نماید و کسی که آب را در محلی که آب وجود ندارد به تشنه برساند، مانند کسی است که انسانی را زنده نموده و کسی که انسانی را زنده نماید (مطابق آیهی 32 مائده) مانند آن است که همهی انسانها را زنده نموده است. (3).
در ماجرای کربلا، یکی از بیرحمانهترین کار دشمن این بود که به دستور ابنزیاد، آب را به روی اهلبیت و یاران حسین علیهالسلام بستند و حسین علیهالسلام و همراهانش را در محاصرهی شدید آب قرار دادند. در روز هفتم محرم، عمرو بن حجاج یکی از سران دشمن با پانصد سوار، مأمور نگهبانی شریعهی فرات شدند، تا شخصی از یاران حسین علیهالسلام از
آنجا آب نبرد. (4).
از آن پس یکی از کارهای مهم حضرت عباس علیهالسلام آب رسانی به اهلبیت و یاران حسین علیهالسلام بود و حتی شهادت او در آن وقت بود که برای آب آوردن به شریعه فرات رفته بود، هنگام بازگشت، سر راهش را گرفتند و در کنار نهر علقمه او را به شهادت رساندند.
نخستین بار وقتی به حضرت عباس علیهالسلام سقا (آب رسان) گفته شد که امام حسین علیهالسلام پس از ممنوع شدن آب در روز هفتم، با حضرت عباس علیهالسلام در مورد آب رسانی مذاکره کرد، سپس عباس علیهالسلام را (ظاهرا در شب هشتم محرم) همراه بیست نفر سواره و سی نفر پیاده نظام با برداشتن بیست مشک به سوی فرات فرستاد، آنها به سوی فرات رفتند، درگیری شدیدی بین حضرت عباس علیهالسلام و همراهان با نگهبانان شریعه رخ داد. جمعی همراه عباس علیهالسلام با دشمن میجنگیدند و جمعی مشکها را پر میکردند، حضرت عباس علیهالسلام بی آنکه یک نفر از همراهانش شهید شود، بیست مشک پر از آب را به خیمهها رساندند. حسین علیهالسلام و همراهان از آن آب نوشیدند.
در پایان این روایت آمده:
و لذلک سمی العباس علیهالسلام السقاء؛
از این رو عباس علیهالسلام به عنوان سقاء نامیده شد. (5).
نکتهی قابل توجه اینکه: مطابق آنچه گفته شد و آنچه در بعضی از تواریخ آمده، حضرت عباس علیهالسلام منصب سقایت و آب رسانی را که به عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده بود و بعد از عباس به فرزندانش و همچنین این مقام را از پدرش علی علیهالسلام که در جنگ بدر، با کمال شجاعت کنار چاهی که نزدیک دشمن بود رفت و از آن چاه برای مسلمانان آب آورد (6) به ارث برده بود و در ماجرای کربلا از مدینه یا مکه و از مکه تا کربلا سرپرست آب رسانی به کاروان حسین علیهالسلام و حیوانات آنها بود با توجه به اینکه همراهان امام حسین علیهالسلام در آغاز بیش از هزار نفر بودند و با افزودن حیواناتشان، نتیجه میگیریم که تأمین آب آنها کار بسیار مهمی بوده است.
نیاشامیدن حضرت عباس علیهالسلام از آب، در روز عاشورا هنگامی که خود را به شریعهی فرات رسانید، زیرا به یاد لب تشنهی برادرش امام حسین علیهالسلام افتاد، نیز بیانگر مقام سقایت کامل آن حضرت است، چرا که در روایت آمده؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
لیشرب ساقی القوم آخرهم؛
ساقی و آب رساننده قوم، باید آخرین نفری باشد که خود آب بنوشد. (7).
حضرت عباس علیهالسلام ساقی لب تشنگان بود، به این سنت عمل کرد.
قبل از آنها از آب ننوشید.
او در موضوع آب رسانی به قدری کوشا بود که پس از قطع شدن دستهایش، مشک را به دندان گرفت تا بلکه آب را خیمهها برساند و در لحظات آخر عمر، به حسین علیهالسلام عرض کرد: «من از دخترت سکینه علیهاالسلام خجالت میکشم زیرا به او وعدهی آب دادم ولی نتوانستم آب را به او برسانم.» (8).
1) کحل البصر، ص 20 تا 30.
2) رحیق مختوم، در آیهی 24 مطففین آمده است. (بحار، ج 96، ص 172(.
3) بحار، ج 96، ص 172.
4) نفس المهموم، ص 108 و 109 – بحار، ج 44، ص 389.
5) بحار، ج 44، ص 388 – از گفتنیها اینکه: حضرت عباس علیهالسلام در آغاز جنگ صفین در رکاب برادرش شریعهی فرات را از تصرف دشمن، آزاد کردند، چنانکه خاطرنشان میشود.
6) این ماجرا در اعلام الوری، ص 192 آمده است.
7) بحار، ج 75، ص 455.
8) معالی السبطین، ج 1، ص 452 و 446.