جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ابر هم نام ابوالفضل را می‏پسندد

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

جناب آقای سید امیر ذبیح الحسینی راوندی که از دوستان جبهه بنده است و چند سالی این حقیر در مسجد محل ایشان در الوند کاشان «مسجد مهدیه» امامت نماز جماعت را عهده‏دار بودم و ایشان در آن مسجد شرکت می‏کرد، این چنین نقل کردند:

در زندگی و مشکلات آن من جمله مشکلات زمان بارداری همسرم متوسل به حضرت ابوالفضل العباس (علیه‏السلام) می‏شدم و مسجد محل به نام حضرت روضه‏خوانی می‏کردم. تا این که خبردار شدم که همسرم در زایشگاه وضع خوب حمل کرده، با عجله از خانه بیرون آمدم. در فکر این بودم که چه نامی برایش انتخاب کنم [نا گفته نماند که مطلع شده بودم که نوزاد پسر است] ناگهان دیدم قطعه ابری داخل کوچه کنارم ظاهر شد که با من حرف می‏زد. گفت: حالا می‏خواهی اسمش را چه بگذاری!؟

من اعتنا نکردم. با خود گفتم شاید خیالاتی شده‏ام و گذشتم؛ اما چند قدم که جلوتر رفتم دیدم دوباره همان ابر آمد جلو و گفت: شما در مشکلات به چه کسی متوسل می‏شده و چه می‏کردی؟ یک دفعه متوجه شدم که توسلم با حضرت‏

ابوالفضل العباس (علیه‏السلام) را می‏گوید. و از نظر پنهان شد. وقتی فرزندم را از بیمارستان به خانه آوردم و همین نام مقدس «ابوالفضل» را مطرح کردم زبان‏ها بسته شد و هیچ کس مخالفت نکرد [با توجه به این که قبلا گفته بودیم اگر پسر باشد چه نامی و اگر دختر باشد چه نامی]

لذا بعد از ظاهر شدن آن موجود ملکوتی به صورت یک ابر و سفارش به نام آقایمان و سقای تشنگان، ابوالفضل العباس (علیه‏السلام(، نام نوزاد را «سید ابوالفضل» نهادیم.